یک شب خوب تو آسمون یک ستاره ی چشمک زنون
خندید و گفت: " کنارتم تا اخرش تا پای جون " ...
ستاره ی قشنگی بود آرومو نازو مهربون ...
ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون ...
اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون !!!
ماهه اومد ستار رو دزدید و برد نا مهربون ...
ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی همزبون ... !!!
حالا شبا به یاده اون چشم می دوزم به آسمون .
شعر قشنگی بود البته مه از لحاظ ادبی !
استفاده از لغات ساده و بعضی جاها اوردن لغت فقط برای ساخت قافیه تنها دلیلش این میتونه باشه که شعر از وجود شاعر بر گرفته نشده و تنها قصد شاعر شاعری در این مورد بوده !