ستاره

 

یک شب خوب تو آسمون یک ستاره ی چشمک زنون

خندید و گفت: " کنارتم تا اخرش تا پای جون " ...

ستاره ی قشنگی بود آرومو نازو مهربون ...

ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون ...

اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون !!!

ماهه اومد ستار رو دزدید و برد نا مهربون ...

ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی همزبون ... !!!

حالا شبا به یاده اون چشم می دوزم به آسمون .